Skip to main content

جان کبات: دانشمندی که به ما یاد داد ذهنمان را تصرف کنیم و بین علم و مراقبه پل زد.

اکتبر 18, 2025
ام‌البنی (مژگان) خیرخواه

نویسنده:ام‌البنی(مژگان) خیرخواه/روانشناس و زیست شناس


روایت‌های شما

روایت ۱، مریم و برخوردش با ترس

مریم، کارمند ۳۰ ساله، شب‌ها وقتی در تخت دراز می‌کشد، ذهنش آرام نمی‌گیرد. فردا جلسه‌ای مهم دارد و افکارش مدام می‌چرخند: «اگر رئیس ناراضی باشد؟ اگر کارم اشتباه باشد؟» او بارها تلاش کرده فکر نکند، اما همین تلاش بیشتر او را گرفتار می‌کند. پس از آشنایی با یک تمرین ساده‌ی تنفس آگاهانه، یاد گرفت به‌جای جنگیدن با افکار، تنها آن‌ها را ببیند و رها کند. به مرور شب‌ها راحت‌تر می‌خوابد.

روایت ۲ رضا و صداهای درونش

رضا، مهندس پروژه، زیر فشار کاری شدید است. هر شکست کوچک، او را در چرخه‌ی سرزنش غرق می‌کند: «من همیشه خراب می‌کنم، دیگران از من بهترند.» این جمله‌ها به بخشی از گفت‌وگوی درونی‌اش تبدیل شده‌اند. اما در یک کارگاه ذهن‌آگاهی آموخت که می‌تواند این صداها را بدون قضاوت بشنود. وقتی متوجه شد افکارش الزاماً حقیقت نیستند، توانست آرام‌تر تصمیم بگیرد و کمتر در خودانتقادی غرق شود.

روایت ۳ وقتی ناهید دوره ذهن‌آگاهی می‌گذراند

ناهید سال‌هاست با درد مزمن مفاصل زندگی می‌کند. پزشکان دارو می‌دهند، اما نگرانی از آینده و احساس بی‌پناهی، زندگی‌اش را سخت‌تر می‌کند. او در دوره‌ی «کاهش استرس مبتنی بر ذهن‌آگاهی» یا MBSR شرکت کرد. یاد گرفت به‌جای جنگیدن با درد، حضور آن را بپذیرد و لحظه‌های بدون درد را عمیق‌تر تجربه کند. کیفیت زندگی‌اش تغییر کرد؛ نه به‌خاطر حذف بیماری، بلکه به‌خاطر تغییر رابطه‌اش با رنج.

این سه روایت، مسیر را برای ورود به اندیشه‌های جان کبات‌زین روشن می‌کنند؛ دانشمندی که ذهن‌آگاهی را از محدوده‌ی سنت‌های شرقی بیرون آورد و آن را به زبانی علمی و کاربردی برای روان‌شناسی و پزشکی معاصر ترجمه کرد

جان کبات‌زین (Jon Kabat-Zinn) در سال ۱۹۴۴ در نیویورک به دنیا آمد. پدرش پزشک بود و مادرش نقاش؛ او از کودکی میان دو جهان متفاوت—علم و هنر—بزرگ شد. در دانشگاه MIT دکترای زیست‌شناسی مولکولی گرفت و زیر نظر سالوادور لوریا (برنده‌ی نوبل) پژوهش کرد. اما درست در همین فضای سخت و علمی، با آموزه‌های بودیسم ذن و مدیتیشن آشنا شد. برای او که همواره در جست‌وجوی معنا بود، این آشنایی چیزی فراتر از کنجکاوی فرهنگی بود؛ او در این دنیا پاسخی برای بحران‌های درونی جوانی و دوره‌هایی از سرگشتگی و افسردگی یافت. او بعدها گفته است:

«مدیتیشن برایم سرگرمی نبود، راهی برای بقا بود.» همین تجربه‌ی شخصی بود که مسیرش را تغییر داد.»

در دهه‌ی ۱۹۷۰، زمانی که بسیاری از دانشجویان آمریکایی در پی راه‌های تازه برای معنا و آرامش بودند، کبات‌زین تصمیم گرفت پلی میان دو دنیا بسازد: «علم مدرن و تمرین‌های مراقبه‌ی شرقی.» این تصمیم، انتخابی جسورانه و پرریسک بود؛ زیرا در آن زمان، مدیتیشن در محیط‌های دانشگاهی جدی گرفته نمی‌شد و حتی گاه به چشم نوعی «عرفان غیرعلمی» دیده می‌شد. اما او تسلیم نشد. در سال ۱۹۷۹، «کلینیک کاهش استرس» را در دانشگاه پزشکی ماساچوست یا UMass بنیان گذاشت. این ابتکار می‌توانست شکست کامل باشد؛ اما به یکی از معتبرترین مراکز پژوهش و آموزش ذهن‌آگاهی در جهان بدل شد.

در سال ۱۹۷۹، جان کبات‌زین برنامه‌ای را بنیان گذاشت که بعدها به نقطه‌ی عطفی در تاریخ پزشکی و روان‌شناسی بدل شد: «کاهش استرس مبتنی بر ذهن‌آگاهی (Mindfulness-Based Stress Reduction– MBSR).»

این برنامه‌ی هشت‌هفته‌ای ترکیبی بود از:

  • مراقبه‌های نشسته و راه‌رفتن آگاهانه،
  • تمرین‌های یوگا،
  • مشاهده‌ی بدون قضاوت افکار، هیجان‌ها و حس‌های بدنی.

هدف اصلی MBSR کمک به بیمارانی بود که با درد مزمن، اضطراب، افسردگی یا استرس‌های شدید زندگی می‌کردند—مشکلاتی که گاه دارو و درمان‌های کلاسیک پاسخ کافی به آن‌ها نمی‌دادند. کبات‌زین با آوردن ذهن‌آگاهی به محیط بیمارستانی، کاری کرد که تا پیش از آن غیرممکن به نظر می‌رسید: «او مراقبه را از حاشیه‌های معنوی و مذهبی جدا کرد و آن را به‌عنوان ابزاری علمی و عملی وارد پزشکی کرد.»

در آغاز، جامعه‌ی علمی به این ایده بدبین بود و آن را بیش از حد «غیرعلمی» می‌دانست.اما پژوهش‌های بالینی نشان دادند MBSR می‌تواند سطح اضطراب را کاهش دهد، کیفیت خواب را بهبود بخشد، و حتی تحمل درد را بالا ببرد. همین نتایج باعث شد این برنامه در دهه‌های بعد در هزاران بیمارستان، کلینیک و دانشگاه در سراسر جهان به کار گرفته شود.

کبات‌زین بارها تأکید کرده که ذهن‌آگاهی درباره‌ی «خالی کردن ذهن» یا «دست‌یابی به حالت خاص معنوی» نیست؛ بلکه تمرین دیدن واقعیت همان‌طور که هست، لحظه به لحظه و بدون قضاوت است.

جان کبات‌زین نه‌فقط با ایجاد برنامه‌ی MBSR، بلکه با کتاب‌ها و مقالات علمی‌اش شناخته شد. او توانست زبان پیچیده‌ی پژوهش را به متنی قابل‌فهم برای بیماران، دانشجویان و حتی عموم مردم تبدیل کند.

🔹آثار علمی

مقالات متعدد در مجلات پزشکی و روان‌شناسی درباره‌ی تأثیر ذهن‌آگاهی بر اضطراب، افسردگی و درد مزمن.

پژوهش‌های او نشان دادند تمرین ذهن‌آگاهی تغییرات واقعی در بدن ایجاد می‌کند: کاهش فشار خون، تقویت سیستم ایمنی و بهبود عملکرد مغز در مدیریت هیجان‌ها.

🔹کتاب‌های شاخص

  • Full Catastrophe Living  (۱۹۹۰) اثری بنیادین که برنامه‌ی MBSR را معرفی کرد و نشان داد ذهن‌آگاهی چگونه می‌تواند به بیماران مزمن کمک کند. عنوان کتاب از شعر یونانی «زنده ماندن با تمام فاجعه» گرفته شده است.
  • Wherever You Go, There You Are  (۱۹۹۴) کتابی ساده و کاربردی برای آشنایی عمومی با ذهن‌آگاهی. این اثر باعث شد ذهن‌آگاهی به خانه‌ها و مدارس راه پیدا کند.
  • Coming to Our Senses (۲۰۰۵) تأملی گسترده‌تر درباره‌ی نقش ذهن‌آگاهی در زندگی فردی، اجتماعی و حتی محیط زیست.
  • کتاب‌ها و راهنماهای کوتاه‌تر مانند Everyday Blessings (در حوزه فرزندپروری آگاهانه) نیز از او منتشر شده‌اند.

🔹 تأثیرگذاری

این آثار بارها تجدید چاپ شده‌اند و به ده‌ها زبان ترجمه شده‌اند. بسیاری از روان‌شناسان، پزشکان و حتی مربیان مدارس از آن‌ها به‌عنوان منبع اصلی آموزش ذهن‌آگاهی استفاده کرده‌اند.

۱.  «زیستن در کنار تمام فاجعه» یا «زندگی با تمام فاجعه» ترجمه‌ی Full Catastrophe Living (1990)

در این کتاب برنامه‌ی MBSR معرفی شد و کاربرد آن برای بیمارانی که با درد مزمن و استرس شدید روبه‌رو بودند مشخص شد. ترجمه‌ی فارسی این کتاب با عناوینی مانند «زندگی با تمام فاجعه» توسط مترجمان مختلف به فارسی برگردانده شده است.

2- هر جا روید مقصد همان جاست. ترجمه کتاب . Wherever You Go, There You Are (1994)

کتاب هر جا روید مقصد همان‌جاست کتابی ساده و قابل‌فهم برای معرفی ذهن‌آگاهی به عموم مردم  است. ترجمه فارسی آن با عنوان هرجا روید مقصد همان‌جاست.

3- بازگشت به خانه یا بازگشت به حواس خویشن Coming to Our Senses (2005)

این کتاب در ایران ترجمه شده است و مفهوم ذهن‌آگاهی را به حوزه‌های وسیع‌تر گسترش می‌دهد، از زندگی شخصی گرفته تا اجتماع و محیط زیست.

4- برکت روزمره، فرزندپروری ذهن‌آگاهانه. Everyday Blessings: The Inner Work of Mindful Parenting (1997)

این کتاب نقش ذهن‌آگاهی در فرزندپروری و ارتباط والد–کودک را توضیح می‌دهد. ترجمه عنوان این کتاب می‌تواند برکت‌های روزمره یا والدگری آگاهانه باشد. این کتاب‌ها در ایران با استقبال روبه‌رو شده‌اند، به‌ویژه «هر کجا روید، مقصد همان‌جاست» که به کتابی محبوب در میان خوانندگان عمومی بدل شده است.

جان کبات‌زین با بنیان‌گذاری MBSR فقط به بیماران کمک نکرد که استرس و درد خود را مدیریت کنند؛ او بستر تازه‌ای برای تحول در روان‌درمانی ساخت. از دهه‌ی ۱۹۹۰ به بعد، ذهن‌آگاهی به یکی از ارکان «موج سوم درمان‌های شناختی–رفتاری» تبدیل شد.

1-     ترکیب ذهن‌آگاهی با شناخت‌درمانی رفتاری MBCT (Mindfulness-Based Cognitive Therapy)

این روش از سوی زیندل سیگل، مارک ویلیامز و جان تیزدل در دهه‌ی ۱۹۹۰ توسعه یافت. هدف این روش جلوگیری از عود افسردگی، با آموزش بیماران برای مشاهده‌ی افکار منفی بدون غرق شدن در آن‌ها بود.

📌 پایه‌ی این رویکرد، مستقیم بر آموزه‌های کبات‌زین درباره‌ی پذیرش لحظه حال است.

2-    درمان و پذیرش و تعهد . ACT (Acceptance and Commitment Therapy)

«درمان پذیرش و تعهد» که توسط استیون هیز و همکاران معرفی شد. تأکید بر پذیرش تجربه‌های دشوار به جای اجتناب از آن‌ها. ذهن‌آگاهی در اینجا ابزار اصلی است تا فرد بتواند با ارزش‌های بنیادین خود در ارتباط بماند.

3-    روش دیالکتیک رفتاری . DBT (Dialectical Behavior Therapy)

این روش توسط مارشا لینهان برای درمان اختلال شخصیت مرزی طراحی شد. یکی از چهار ستون اصلی DBT، تمرین‌های ذهن‌آگاهی است. هدف این روش کمک به بیماران برای تنظیم هیجان و کاهش رفتارهای تکانشی است.

4-    . MBSR در پزشکی و سلامت عمومی

هنوز هم در بسیاری از بیمارستان‌ها و کلینیک‌ها، برنامه‌ی اصلی کاهش استرس همان MBSR کبات‌زین است.

  • مدیریت درد
  • بهبود کیفیت خواب
  • کاهش فشار خون
  • کمک به بیماران سرطانی و مبتلایان به بیماری‌های مزمن.

کبات‌زین با کار خود نه‌تنها یک کلینیک یا یک برنامه‌ی درمانی ساخت، بلکه پایه‌ی نسل جدیدی از روان‌درمانی‌ها را بنا گذاشت. روان‌شناسان امروزی او را یکی از عوامل کلیدی در حرکت درمان‌های مدرن از «تغییر محتوا» به سمت «تغییر رابطه با محتوا» می‌دانند.

با وجود تأثیر عمیق جان کبات‌زین بر روان‌شناسی و پزشکی، رویکرد او همواره بدون نقد نبوده است. نقدهایی که بر آن وارد است به شرح زیر است

🔹 ۱. تجاری‌سازی بیش از حد

برخی پژوهشگران معتقدند که ذهن‌آگاهی در غرب بیش از حد ساده‌سازی و تجاری‌سازی شده است. کتاب‌های پرشمار، اپلیکیشن‌های مراقبه و دوره‌های کوتاه‌مدت گاهی تصویری سطحی از مفهومی پیچیده ارائه می‌دهند. این خطر وجود دارد که ذهن‌آگاهی به یک «محصول مصرفی» تقلیل یابد.

🔹 ۲. جداسازی از ریشه‌های بودایی

کبات‌زین عمداً ذهن‌آگاهی را از بستر مذهبی و معنوی بودیسم جدا کرد تا آن را وارد بیمارستان‌ها و دانشگاه‌ها کند؛ اما برخی منتقدان این کار را «تحریف فرهنگی» می‌دانند و معتقدند جدا کردن ذهن‌آگاهی از فلسفه‌ی اخلاقی و معنوی بودیسم، آن را ناقص می‌کند.

🔹 ۳. انتظارات غیرواقعی

ذهن‌آگاهی در رسانه‌ها و حتی برخی درمان‌ها گاهی به‌عنوان «راه‌حل همه مشکلات» معرفی می‌شود. منتقدان تأکید می‌کنند که ذهن‌آگاهی ابزاری ارزشمند است، اما جایگزین درمان‌های دارویی یا روان‌درمانی‌های دیگر برای اختلالات شدید روانی نیست.

🔹 ۴. نیاز به شواهد بیشتر در برخی حوزه‌ها

اگرچه شواهد قوی درباره‌ی تأثیر ذهن‌آگاهی بر اضطراب، افسردگی و استرس وجود دارد، در برخی حوزه‌ها (مثل اعتیاد یا اختلالات روان‌پریشی) هنوز داده‌ها کافی نیستند و تحقیقات بیشتری لازم است.

🔹 پاسخ کبات‌زین

خود جان کبات‌زین بارها گفته است:

«ذهن‌آگاهی درمان همه‌چیز نیست؛ اما می‌تواند راهی باشد برای مواجهه با آنچه پیش روی ماست، با وضوح و مهربانی بیشتر.»

📌 در این بخش دیدیم که ذهن‌آگاهی با وجود کاربردهای فراوان، همچنان نیازمند نگاه انتقادی و واقع‌بینانه است.

جان کبات‌زین همیشه تأکید می‌کند که ذهن‌آگاهی فقط یک ایده یا نظریه نیست؛ تمرینی است برای زیستن در لحظه حال. او روش‌های ساده‌ای معرفی کرده که هر کسی می‌تواند در زندگی روزمره انجام دهد.

🔹 ۱. تنفس آگاهانه

چند دقیقه در روز بنشینید، چشم‌ها را ببندید و فقط دم و بازدم خود را دنبال کنید. هر بار که حواس پرت شد، بدون قضاوت به نفس کشیدن بازگردید. این تمرین پایه‌ی بسیاری از شیوه‌های ذهن‌آگاهی است.

🔹 ۲. اسکن بدن (Body Scan)

در این تمرین توجه خود را به‌آرامی از نوک پا تا بالای سر حرکت دهید. بدون تلاش برای تغییر چیزی، فقط احساسات بدنی را مشاهده کنید. این کار به آگاهی از تنش‌های جسمی کمک می‌کند.

🔹 ۳. راه‌رفتن آگاهانه

در حین راه رفتن، به تماس پا با زمین، ریتم گام‌ها و تنفس خود توجه کنید. حتی راه رفتن کوتاه میان دو اتاق می‌تواند تمرینی برای حضور در لحظه باشد.

🔹 ۴. خوردن آگاهانه

یک لقمه غذا را آهسته بجوید و به رنگ، بافت و طعم آن توجه کنید. این تمرین ساده می‌تواند رابطه‌ی فرد با غذا را تغییر دهد و از پرخوری ناشی از استرس جلوگیری کند.

🔹 ۵. توجه به لحظات روزمره

کبات‌زین بارها گفته است:

«ذهن‌آگاهی یعنی توجه به لحظه‌ی حال، درست همین‌جا، همین حالا، بدون قضاوت، حتی کارهای ساده‌ای مثل شستن ظرف یا گوش دادن به صدای باران می‌تواند تمرینی برای ذهن‌آگاهی باشد، اگر با حضور کامل انجام شود.

📌 این تمرین‌ها ساده‌اند، اما به گفته‌ی کبات‌زین، اگر به‌طور منظم انجام شوند، می‌توانند تأثیر عمیقی بر کاهش استرس و افزایش کیفیت زندگی داشته باشند.

جان کبات‌زین یکی از تأثیرگذارترین چهره‌های معاصر در روان‌شناسی و پزشکی است؛ دانشمندی که توانست میان علم مدرن و تمرین‌های کهن مراقبه پلی بسازد. او با بنیان‌گذاری برنامه‌ی کاهش استرس مبتنی بر ذهن‌آگاهی (MBSR) نشان داد که مراقبه می‌تواند نه فقط در حوزه‌ی معنویت، بلکه در درمان درد مزمن، اضطراب و افسردگی نیز نقشی حیاتی داشته باشد.آثار ماندگار او مانند زیستن با تمام فاجعه و هر جا، آن‌جا هستی کمک کردند ذهن‌آگاهی از کلینیک‌ها و دانشگاه‌ها به خانه‌ها و زندگی روزمره راه یابد.

با وجود نقدهایی مانند تجاری‌سازی بیش از حد یا جداسازی ذهن‌آگاهی از ریشه‌های بودایی، جایگاه کبات‌زین در تاریخ روان‌شناسی مدرن تثبیت شده است. او راهی تازه برای نگاه به ذهن معرفی کرد: ذهن‌آگاهی یعنی بودن در لحظه، با وضوح و مهربانی، بدون تلاش برای تغییر آنچه هست.

امروز، درمان‌های مدرن مانند MBCT، ACT و DBT، همه مدیون الهام اولیه‌ی کبات‌زین‌اند. اگرچه ذهن‌آگاهی درمان همه‌چیز نیست، اما می‌تواند ابزاری باشد برای زندگی آگاهانه‌تر و انسانی‌تر.